امامزاده سید جعفر محمد در کنار ارامگاه شهدا
امشب اگر از آسمان باران ببارد مال تو
حتی اگر دستی فقط یک گل بکارد مال تو
آغوش سبز خاطره یا دامن رنگین کمان
یا ماه اگر در آسمان جان می سپارد مال تو
در کوچه های حسرتم چیزی ندارم قابلت
هر چیز خوبی چشم من تا می شمارد مال تو
با دست خالی یا غزل فرقی ندارد آمدن
این شعر حرفی با خودش دارد،ندارد،مال تو
سر سفره عقد نشسته بودیم ? ،عاقد که خطبه را خواند، ? صدای اذان بلند شد.
حسین برخاست،وضو گرفت و به نماز ایستاد! ?
دوستم کنارم ایستاد و گفت:این مرد برای تو شوهر نمی شود. ?
متعجب و نگران پرسیدم: چرا؟
گفت: کسی که این قدر به نماز و مسائل عبادی اش مقید باشد،
جایش توی این دنیا نیست. ?
بدترین شکل دوستی اینه که ادعای دوستی کنند
ولی از پشت خنجر بزنند
…
یاد جمله ای می افتم که می گفت«گاهی یک دوست کاری می کند که دلت بد جور برای دشمن ات تنگ می شود»
تصور میکنم به عینک نیاز دارم چون این روز ها خیلی آدم ها رو دو چهره می بینم
نمی توانم به راحتی با آن ها کنار بیایم
گفتـــه بودی بـــهار در راه اسـت
لحــظهء وصل یار در راه است
***********************
گفتـــه بودی دوبــاره می روییــــم
آخـــرِ انتــــظار در راه اســــت
***********************
گوش کن؛ این صدای چلچله هاست
نغمـه های هَـــزار در راه اسـت.
***********************
بشــکن این بغض های غمــزده را؛
انتـــهای حصـار در راه اســــت.
***********************
بتـــکان از غــبار کینــــه و غـــــم
سیــنه را زآنکه یار در راه است!
***********************
غم مــخور تازه می شوی گـل من!
فصل رویش- بهار- در راه است.